کشور اندونزی به طور قطعی میزبانی جام جهانی را بر عهده گرفت.
بر اساس اعلام رییس فیفا جام جهانی زیر 20 سال در سال 2021 در اندونزی برگزار می شود.
به گزارش ورزش سه»، در جلسه شورای فیفا در شهر شانگهای چین این موضوع به طور رسمی به دولت اندونزی اعلام شد در حالی که کشورهای برزیل و پرو هم برای میزبانی جام جهانی زیر ۲۰ سال در سال ۲۰۲۱ اعلام آمادگی کرده بودند.
جام جهانی زیر ۲۰ سال با حضور ۲۴ تیم هر دو سال یک بار برگزار میشود. در سال ۲۰۱۹ این بازیها در لهستان برگزار شد که تیم ایران در آن حضور نداشت. تیم ملی جوانان ایران البته این شانس را دارد که یکی از ۲۴ تیم شرکت کننده در جام جهانی ۲۰۲۱ اندونزی باشد. بازیهای مقدماتی جام ملتهای جوانان آسیا در سال ۲۰۱۹ برگزار میشود و در سال ۲۰۲۰ هم بازیهای نهایی جام ملتها با حضور ۱۶ تیم برگزار میشود که چهار تیم راه یافته به مرحله نیمه نهایی به جام جهانی صعود میکنند.
خبری: پربازدیدترین اخبار ورزشی ایران،اروپا و سراسر نقاط دنیا
اندونزی برای برگزاری بازیهای جام جهانی زیر ۲۰ سال ۱۰ استادیوم آماده کرده است که عبارتند از: ۱- گلورا بونگ کارنو (جاکارتا) ۲- پاکانساری (بوگور) ۳- ماناهان (سولو) ۴- من وایان دیپتا (بالی) ۵- ماندالا کریدا (یوگیاکارتا) ۶- جاکابارینگ (پالمبانگ) ۷- ویباوا مکی (سیکارنگ) ۸- پاتریوت (بکاسی) ۹- جالاک هاروپات (باندونگ) ۱۰- گلورا بونگ تامو (سورابایا).
رییس فدراسیون فوتبال اندونزی از حمایتهای رییس جمهور برای گرفتن میزبانی جام جهانی ۲۰۲۱ تشکر کرد.
گزارش تعداد مصدومان استقلال قبل از بازی با تراکتور
خبرگزاری میزان- آخرین وضعیت مصدومان تیم فوتبال استقلال پیش از بازی با تراکتور مشخص شد. تاریخ انتشار: 10:30 - 06 آبان 1398 - کد خبر: ۵۶۲۵۲۳
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری میزان، تیم فوتبال استقلال جدا از مصدومیت محسن کریمی و داریوش شجاعیان که به دلیل پارگی رباط صلیبی تا مدتها دور از میادین خواهند بود، سه بازیکن مصدوم دارد.
سید جلال از بازی ملی و تیم ملی خداحافظی کرد با پیراهن شماره 4
نوآوران آنلاین- سید جلال حسینی از تیم ملی خداحافظی کرد. خبری تلخ و البته قابل پیشبینی که به دلیل تنشهای اخیر و جا ماندنش از فهرست نهایی جام جهانی مشخص بود دیگر بعید است او را در پیراهن سفید یوزنشان شماره 4 ببینیم و حالا تصمیم او به خداحافظی فقط به این موضوع رسمیت بخشیده است.
او 116 بازی ملی دارد و 8 بار موفق شده در این بازیها گنی کند و در جمع رکوردداران بازی ملی و باشگاه 100 تاییها قرار گرفته است.
جلال حسینی این روزها 37 سالگی خودش را پشت سر میگذارد و گرد پیری روی موهای شقیقهاش نشسته است و حالا تبدیل به یک مدافع با تجربه، شکست ناپذیر و به احتمال زیاد تکرار نشدنی شده است که اگرچه چابکی روزهای حضورش در ملوان را ندارد ولی فاکتور تجربه باعث شده کسی نتواند ایرادی به کار او وارد کند.
وقتی آبای انزلیچیها چشمها را خیره کرد
سید جلال 14 بهمن 1360 در انزلی متولد شد و تولد فوتبالی او هم از باشگاه ملوان انزلی بود. آن زمان بهمن صالحنیا سرمربی ملوان بود و جوان 21 ساله در قلب خط دفاع ملوان به قدری خوب بود که چشمها را به خود خیره کرد. بازیهای خوب سید جلال باعث شد مورد توجه تیمهای بزرگ قرار بگیرد ولی 3 فصل در ملوان ماند و پس از آن راهی تهران شد تا فوتبالش را ادامه دهد
وقتی حسینیها جابجا شدند
شامه تیز علی پروین در آن مقطع خیلی خوب استعداد ناب سیدجلال را در انزلی تشخیص داد. وقتی ملوان با پرسپولیس بازی داشت و سیدجلال در ترکیب تیم خوش درخشید پروین از اطرافیانش پرسید او چه کسی است و پاسخ دادند او حسینی است. آخر فصل بود که پروین به ناصر ابراهیمی گفت به حسینی زنگ بزنید و بگویید بیاید سر تمرین. ابراهیمی از او پرسید کدام حسینی و پروین جواب داد حسینی مدافع، همین آدرس غلط باعث شد تماس ابراهیمی به جای انزلی به سمت مشهد برود و سید محمد حسینی، مدافع آن روزهای ابومسلم را فرابخواند. حسینی ابومسلم با خوشحالی و البته تلاش فراوان رضایتنامه خودش را از باشگاه گرفت تا به رویای پوشیدن پیراهن پرسپولیس برسد ولی وقتی سر تمرین تیم حاضر شد با واکنش عجیبی روبرو شد. پروین پرسید این دیگر کیست و ابراهیمی گفت همان بازیکنی که خواسته بودی و پروین جواب داد این، آن نیست و کسی که مورد نظر من بود کچل بود. شاید اگر همین اشتباه به ظاهر ساده نبود حسینی 10 سال زودتر راهی پرسپولیس شده بود، با تاریخی با شکوهتر، رکوردهایی دست نیافتنیتر و کارنامهای پر و پیمانتر ولی دست روزگار سیدجلال را آن روزها به سایپا برد.
شروع بازیهای ملی با قلعهنویی
جلال حسینی خیلی دیرتر از آنچه حقش بود به تیم ملی رسید و مانع بزرگ آن روزهایش هم برانکو بود که سیستم بستهای داشت و خیلی سخت بازیکن از آن خارج و به آن وارد میشد و شاید اگر کمی شایستهسالاری بیشتر در آن مقطع حاکم بود او جام جهانی 2006 را هم دیده بود ولی برانکو و سیستمش با هم بعد از جام جهانی از تیم ملی رفتند تا حسینی با قلعهنویی و تغییر نسلش در تیم ملی وارد شود. او کارش را در جام ملتهای 2007 در تیم ملی شروع کرد و با گلی که در دیدار نخست مقابل ازبکستان به ثمر رساند جا پای خودش را حسابی محکم کرد و بعد از آن همیشه در تیم ملی بود تا پیش از جام جهانی 20. او در مقطعی بازوبند کاپیتانی تیم ملی را هم بر بازو بست ولی دست تقدیر باعث شد از آخرین جام جهانی دوران فوتبالش هم باز بماند.
وقتی سوپرمن پشت دروازه روسیه ماند
سید جلال خیلی دیر لقبش را از فوتبال گرفت و در سالهای پایانی فوتبالش او را به نام سوپر من صدا زدند. ماجرا از نشست تن کاته پیش از بازی برگشت پرسپولیس - الجزیره شروع میشود که سید جلال حسینی محرومیت را پشت سر گذاشته بود و قرار بود به ترکیب برگردد. سرمربی الجزیره در پاسخ به سوالی مبنی بر بازگشت جلال حسینی عنوان کرد که او سوپر من نیست ولی گل دقایق پایانی این بازیکن که برتری و صعود سرخپوشان را رقم زد نشان داد لقب سوپر من شایسته اوست. خودش البته بارها گفته این لقب را دوست ندارد و شاید کنار رفتن ناگهانی او از تیم ملی و از دست دادن جام جهانی به دلیل همین ایفا کردن نقش سوپرمن برای برانکو باشد. سوپر منی که تیمش را به فینال برد ولی خودش پشت دروازه روسیه ماند.
خداحافظی از تیم ملی، تلختر از حد تصور
بدبینترین هواداران فوتبال هم تا چند ماه قبل چنین خداحافظی تلخی از سوی سیدجلال را تصور نمیکردند، دور از تیم ملی و جدا از فهرست اردوهای اخیر و شاید یک خداحافظی غریبانه و از سر اجبار. کیروش این روزها علاوه بر کاپیتان استقلال، برای کنار گذاشتن کاپیتان پرسپولیس هم از سوی هواداران فوتبال مواخذه میشود و کنار رفتن جلال حسینی در اوج آمادگی میتواند این کفه محبوبیت میان او و کیروش را بیشتر به سمت خودش سنگین کند. شاید روسیه یا امارات و در دیدارهای رسمی جای مناسبتری برای خداحافظی سیدجلال در اوج بود. شاید او میتوانست با بالای سر بردن جام قهرمانی ملتهای آسیا در بهترین شرایط خداحافظی خودش را اعلام کند ولی قسمت او هم مثل خیلی از بزرگان فوتبال خداحافظی غریبانه بود. رزومه سیدجلال البته او را به این راحتیها او را از یادها خارج نمیکند. او سوپر من فوتبال ایران است و یکی از جاودانههای این نسل از فوتبال دوستان.
بدهی زیاد و مالیاتی افشین قطبی را چه کسی باید پرداخت کند؟
نوآوران آنلاین- افشین قطبی شب گذشته رسما از سوی باشگاه فولاد به عنوان سرمربی جدید تیم فوتبال این باشگاه معرفی شد و قرار است بعدازظهر امروز وارد اهواز شود.
قطبی که پیش از این سابقه کار در تیم های پرسپولیس و تیم ملی فوتبال ایران را در کارنامه اش دارد، در سالهای گذشته برای بازگشت به ایران با مشکل بزرگی به نام بدهی مالیاتی مواجه بوده است. این بدهی سه سال پیش حدود یک میلیارد تومان بود و یکی از موانعی بود که باعث می شد باشگاه های لیگ برتر ایران که خواهان کار با قطبی هستند، قید کار با این مربی را بزنند.
قطبی حتی به خاطر همین مشکل نتوانست به دیدار مادرش بیاید و قبل از درگذشت مادرش او را از نزدیک ببیند. وی سال ۹۴ در مصاحبه ای گفت: بنده در سال دوم حضور در پرسپولیس قراردادی منعقد کردم که طبق این قرارداد که به تایید عالیترین مقام ورزش ایران نیز رسیده است، مالیات من برعهده باشگاه پرسپولیس بوده اما این باشگاه از پرداخت این مبلغ خودداری کرده تا مشکلاتی برای من به جود بیاید. من به دلیل احترامی که برای باشگاه پرسپولیس قائلم همیشه کوتاه آمدم و تنها منتظر ماندم اما در نهایت همانطور که همه باخبرید هیچ حرکتی از سوی باشگاه پرسپولیس انجام نگرفته تا بدهی مالیاتی من که مبلغ کمی بود به ۸۰۰ میلیون تومان صعود کند.»
حالا که این مربی به عنوان سرمربی جدید فولاد انتخاب شده و بدون شک بدهی مالیاتی اش بازهم افزایش یافته است، مشخص نیست که رفع این مشکل بر عهده کدام طرف است. آیا پرسپولیس این بدهی را پرداخت کرده است؟ آیا قرار است باشگاه فولاد این بدهی کلان را به قطبی بدهد و یا این مربی خودش بدهی مالیاتی را پرداخت می کند ولی مابه التفاوت آنرا در قرارداد قید خواهد کرد.
آزادی حق دختران خوردبین نیست؟/ مربی فعلی و قبلی پرسپولیس
نوآوران آنلاین- اگر تاریخ باشگاه پرسپولیس را به دقت بررسی کنید، چهرهای ماندگارتر از محمود خوردبین نمییابید؛ اسطورهای که با ۵۰ سال خدمت به باشگاه پرطرفدار تهرانی، لقب شناسنامه پرسپولیس را به خود اختصاص داد. هر چند خود او معتقد است اکنون "شناسنامهای بدون جلد" است چون کسی سراغی از او نمیگیرد اما هواداران پرسپولیس هرگز او را فراموش نکردهاند و همچنان به او عشق میورزند.
محمود خوردبین از زمان آغاز حیات پرسپولیس در این تیم حضور داشت و برای این تیم بازی کرد و بعدها به عنوان سرپرست، سالهای سال به این باشگاه خدمت کرد. البته او در مقاطع مختلفی با نظر مدیران وقت مجبور به جدایی از پرسپولیس شد اما دوباره به این تیم بازگشت. یکی از نکات جالب و خواندنی درباره محمود خوردبین این است که او هیچگاه به غیر از پرسپولیس، پیراهن تیم دیگری را بر تن نکرد و در زمان سرپرستی هم در هیچ باشگاه دیگری فعالیت نداشت. البته او یکی از دو پرسپولیسی است که در سال ۱۹۷۰ به طور قرضی به استقلال ملحق شد تا به این تیم برای قهرمانی در جام باشگاههای آسیا کمک کند.
محمود خوردبین که در اواسط سال ۹۶ از پرسپولیس جدا شد، به دلیل مشکلاتی که در کمر خود داشت، در بیمارستان بستری شد و حالا هم دوران نقاهت خود را در منزل سپری میکند. از این رو به سراغ این پیشکسوت بزرگ پرسپولیس رفتیم تا خاطرات زیبایی که در ذهن دارد را بشنویم.
در ادامه گفتوگوی گروه خبری ایسنا با محمود خوردبین را میخوانید:
* محمود خوردبین در کجا و چه سالی متولد شد و از کجا وارد فوتبال شد؟
من متولد دوم مهر ماه ۱۳۲۷ در تهران هستم. محله ما چهار راه معلم معروف به حشمتیه بود. من آن جا بزرگ شدم و در زمینهای خاکی همان منطقه فوتبال را ادامه دادم. یک روز که در مدرسه بازی میکردم، دانشآموز جدیدی به مدرسه ما آمده بود که من از او پرسیدم شما فوتبال را بلد هستید؟ که به من گفت، بله. کمی بلدم. بعدها مشخص شد که او کاظم بیاتی، دروازهبان تیم شاهین بوده است! بعد که بازی کردیم، با خود من را به تیم شاهین برد و در آن جا بازی کردم و کمکم پیشرفت کردم. یادم میآید زمانی که میخواستم از محله خودمان به محل تمرین تیم بروم به خاطر این که اطراف خیابان، بیابان بود، سگها دنبالم میکردند و من مجبور بودم تمام مسیر را بدوم و گرم شده به تمرین برسم. ما اینگونه فوتبال بازی کردیم. البته پدرم زیاد با فوتبال بازی کردنم موافق نبود. یادم میآید ساکم را به منزل همسایه میانداختم و بعد از خانه بیرون میآمدم و ساکم را بر میداشتم و به تمرین میرفتم.
* پس فوتبالتان را از شاهین شروع کردید و از آن جا شد که پیشرفت کردید.
بله همین طور است. در آن زمان آقای رجب فرامرزی در این تیم بود و تیم بانک ملی هم جزو تیمهای شاهینی محسوب میشد. مسابقاتی تحت عنوان جوانان شاهین که این بازیها در ورزشگاه شیرودی برگزار میشد. هر جمعه تیمهایی که وابسته به باشگاه شاهین بودند، جوانانشان در ورزشگاه شیرودی بازی میکردند. ما هم هر جمعه صبح بزرگان فوتبال همچون دکتر اکرامی و برومند را در آن جا میدیدیم. آقایان شیرزادگان و بهزادی را ما کمکم از آن جا شناختیم. خودم هم طرفدار شاهین بودم. خیلی از بزرگان میآمدند و بازیهای ما را تماشا میکردند. ما واقعا لذت میبردیم وقتی که میدیدیم آنها بازیهای ما را میبینند. یک روز من خیلی خوب بازی کردم و بازیام مورد توجه قرار گرفت. خاطرم هست در آن بازی آقای دکتر اکرامی پیش من آمد و دستی روی سرم کشید و گفت "آفرین مثل بابی چارلتون بازی کردی." من آن موقع نمیدانستم بابی چارلتون کیست اما بعدها او را شناختم. در ادامه هم به تیم شاهین آمدم اما شاهین در آن مقطع با محرومیت مواجه بود. در آن مقطع تیم بانک ملی که به نوعی وابسته به تیم شاهین بود با نام پرسپولیس در مسابقات شرکت میکرد و از آن جا بود که کارم در پرسپولیس شروع شد. آقای عزیز اصلی کاپیتان ما بود و ما در آن زمان در یک بازی به مصاف تاج سابق رفتیم و من عملکرد خیلی خوبی در بازی داشتم. پرویز قلیچخانی در آن زمان یکی از بازیکنان خیلی خوب فوتبال ایران بود و من توپی را از او عبور دادم و گل زدم اما داور سوت زد و اعلام خطا کرد. برای من سوال بود که داور چه خطایی گرفته است. به خاطر همین صحنه عزیز اصلی پیش داور آمد و پرسید چه شده که داور به او گفت اعلام خطا کردهام به خاطر همین موضوع، اصلی به گوش داور سیلی زد و ما هم از زمین بیرون آمدیم و به خانه رفتیم. بازی هفته بعد را هم به زمین آمدیم اما دوباره به رختکن رفتیم و بعد ما را محروم کردند.
نقطه عطف کار من همان جا بود که توانستم پرویز قلیچخانی را دربیل کنم و توپ را از او عبور دهم. البته در زمانی که در تیم جوانان بازی میکردم منتخبی تشکیل شد که نام آن تیم "گارد" بود و پرویز دهداری هم مربی آن تیم بود. خاطرم هست ۱۱ نفر از آن تیم به عضویت تیم ملی جوانان در آمدند. اکبر ادیبی جزو آن تیم بود. از آن ۱۱ نفر غربال شدند و من فقط به مسابقات آسیایی رفتم. کارو حق وردیان، علی پروین، ناصر حجازی و چند بازیکن بزرگ دیگر عضو آن تیم بودند. به فیلیپین رفتیم و در نیمه نهایی به کره جنوبی خوردیم و در پایان پنالتی شد و رایکوف به علی پروین گفت پنالتی بزند. البته علی دوست نداشت پنالتی را بزند اما به زور رفت و آن پنالتی را به اوت زد و از مسابقات حذف شدیم.
شما در صحبتهایتان عنوان کردید که پدرتان موافق فوتبال بازی کردنتان نبود، دلیل آن چه بود؟
پدرم میگفت بهتر است درست را بخوانی. الان هم نمیدانم چه بگویم شاید حق با او بود (با خنده) ۵۰ سال برای این تیم (پرسپولیس ) زحمت کشیدم.
* شما قدیمیترین پرسپولیس تاریخ هستید.
شناسنامه پرسپولیسم. البته شناسنامه بدون جلد (با خنده).
* درباره دکتر اکرامی و دکتر برومند هم بیشتر صحبت کنید.
فضای آنها، فضای احترام بود. یعنی بزرگ و کوچکی سر جای خودش بود. به ما یاد میدادند اگر بزرگترت آمد بلند شو و بایست و تا او ننشسته است حق نشستن نداری. به ما یاد دادند که فوتبال را برای فوتبال بازی کنیم. فوتبال را برای عشق، پیراهن و دلمان بازی کنیم. اینها مسائلی است که در حال حاضر هیچ کدامشان وجود ندارد.
* شما جزو نفراتی بودید که در سال ۱۹۷۰ قرضی به استقلال ملحق شدید و با این تیم به قهرمانی باشگاههای آسیا رسیدید. از آن دوران برایمان صحبت کنید.
من و فریدون معینی از پرسپولیس به استقلال رفتیم. در آن دوره از بازیها به غیر از ما چند نفر دیگر از تیمهای دیگر هم به استقلال اضافه شدند. هفت یا هشت بازیکن قرضی به استقلال اضافه شده بودند، مثلا وفاخواه، معینی، نصرالله عبداللهی و مرادی از نفراتی بودند که به استقلال اضافه شده بودند. همانها بعدها در استقلال ماندند و من و معینی به پرسپولیس بازگشتیم.
بیایید به عقبتر باز گردیم. شما گفتید نقطه عطف کارتان از بازی مقابل پرویز قلیچخانی شروع شد.
بله. شهرت من از همان روز شروع شد. کسی که بتواند از پرویز قلیچخانی عبور کند حتما استعداد لازم را داشت. ما که کسی نبودیم اما فرصت را در اختیارمان قرار دادند و توانستم این کار را انجام دهم. حتی خاطرم است که من را به تلویزیون دعوت کردند تا درباره مباحث بازی صحبت کنم. پس از آن بازی عزیز اصلی که به صورت داور زده بود یک سال محروم شد اما ما به بازیهایمان ادامه دادیم. ما در آن زمان یاد گرفته بودیم به بزرگترمان احترام بگذاریم. یک بار در تمرین تیم، پرویز دهداری من را صدا کرد و وقتی پیش او رفتم دیدم از جیبش برگه امتحان من را در آورد. من هم نمره خوبی نگرفته بودم. آقای دهداری به من گفتند چرا نمرهات کم است؟ چرا درس نخواندی؟ میخواهم بگویم در آن زمان به این گونه مسائل بیشتر اهمیت میدادند. در آن زمان من در منطقه حشمتیه زندگی میکردم و مدرسهام در فردوسی حال حاضر بود. یک تومان از پدرم میگرفتم و به مدرسه میرفتم و برمیگشتم و از آن پول دو ریال برایم باقی میماند. در آن زمان به من گفتند ۱۰ هزار تومان بگیرم و به پیکان بروم و برای این تیم بازی کنم اما من گفتم که نمیخواهم برای پول فوتبال بازی کنم و آن پیشنهاد را رد کردم. در آن زمان پدرم خانه ما را به قیمت ۴۰۰۰ تومان خریده بود و من با این ۱۰ هزار تومان میتوانستم چند آپارتمان بخرم اما به پیکان نرفتم و در پرسپولیس ماندم. برای پول بازی نکردم.
* در حال حاضر پشیمان نیستید که آن زمان پیشنهاد پیکان را نپذیرفتید؟
پشیمانم! چون الان کسی حالم را نمیپرسد.
* شما ۵۰ سال در پرسپولیس بودید و شاید برای کسی قابل باور نباشد که فردی این قدر به یک باشگاه وفادار باشد.
من در این ۵۰ سال به هیچ باشگاه دیگری نرفتم. حتی وقتی از پرسپولیس هم جدا میشدم جایی نرفتم. هر زمانی که از پرسپولیس جدا شدم به خاطر علی پروین بود. مثلا میخواستند مدیر فنی بگذارند و علی پروین آن را نمیپذیرفت و جدا میشد و من هم جدا میشدم. به من میگفتند "یار وفادار پروین". هیچ وقت بدون علی پروین کار نکردم. البته شاید علی پروین طی این سالها سری به برخی از باشگاهها همچون سرخپوشان یا استیلآذین زد ولی من هیچ جایی نرفتم و در خانه ماندم.
* البته در مقاطعی هم با شما نامهربانی شد. به طور مثال طی سالهای اخیر آن طور که باید شأن محمود خوردبین را حفظ نکردند و در دوره محمد رویانیان خیلی راحت از تیم جدا شدید، دوست دارید دربارهاش صحبت کنید؟
در دوره رویانیان، مصطفی دنیزلی را به عنوان سرمربی انتخاب کردند که به نظر من او چیزی از فوتبال نمیدانست و تنها تمرینی که بلد بود این بود که بازیکنان گرم کنند و چند دقیقهای هم از جناحین سانتر کنند و در آخر هم نیم ساعت فوتبال بازی کنند. در آن زمان به علی پروین گفتند که از تیم جدا شود اما آقای رویانیان از من خواست به کارم در پرسپولیس ادامه دهم، البته استعفا هم داده بودم. دلیل استعفایم این بود که دنیزلی ادب و نزاکت نداشت. یک بار روی نیمکت که صندلی اول برای سرپرست است، دنیزلی نشسته بود و از من خواست به میان بازیکنان بروم و در کنار آنها بنشینم. همان موقع با رویانیان تماس گرفتم و خواستم جدا شوم اما خواستند که بمانم. یک بار هم سوار اتوبوس شدم و دیدم صندلی اول خودش نشسته و کنار آن را هم برای مترجمش نگه داشته است و به من گفت که به انتهای اتوبوس بروم و آن جا بنشینم. باز هم میخواستم از پرسپولیس جدا شوم اما رویانیان این اجازه را نداد اما کمکم دیگر از پرسپولیس جدا شدم. در زمان رویانیان خودم از تیم جدا شدم چرا که دنیزلی بسیار بی ادب بود.
* بهتر نبود رویانیان به جای حمایت از سرمربی از شما به عنوان سرپرست تیم حمایت میکرد؟
خودشان دنیزلی را این گونه ساخته بودند تا به من بیادبی کند تا از تیم جدا شوم. احساس میکردم به او یاد داده بودند که این گونه رفتار کند زیرا میدانستند اگر به من بی ادبی کنند از تیم جدا میشوم. پولی که در میان نبود و فقط یک احترام بود که وقتی آن هم نبود دیگر نمیماندم.
* شما گفتید که دنیزلی چیزی از فوتبال نمیدانست. دلیلی هم برای آن دارید؟
یک بار دنیزلی نامهای خطاب به باشگاه نوشته بود و در آن نامه خواستار جدایی ایمون زاید، مهدی مهدویکیا و حسین بادامکی شده بود. نفراتی که بعدا موجب پیروزی پرسپولیس در داربی معروف شدند. این نشان میدهد که او چیزی از فوتبال نمیدانست.
* شما درباره این مسائل با آقای رویانیان صحبت میکردید که مثلا درباره ضعفهای فنی دنیزلی به او گوشزد کنید؟
من دخالتی در مسائل فنی نداشتم و چیزی که میدیدم را خودم برداشت میکردم. چرا من میگویم برانکو مربی خوبی است؟ چون او برای هر کاری یک تمرینی دارد و مودب است و احترام بزرگ و کوچک را حفظ میکند. اگر من از اتوبوس پیاده نشوم، او هم پیاده نمیشود. این در حالی بود که دنیزلی مترجمش را روی صندلی جلو مینشاند تا من آنجا ننشینم.
* پس از دوره مدیریت رویانیان در پرسپولیس این باشگاه شرایط خوبی را سپری نکرد و روزهای پر تلاطمی داشت. دلیل آن را چه میدانید؟
دلیل همه این اتفاقات، تعویض زودهنگام مدیرعاملها بود. اجازه نمیدادند یک نفر کارش را انجام دهد. یک بار به یک مدیرعامل گفتم اداره کردن باشگاه پرسپولیس از یک وزارتخانه سختتر است. البته اول آن مدیر به حرف من خندید اما روزی که باشگاه را ترک میکرد به من گفت، "آفرین حرفت درست بود." من به همه مدیران چنین حرفی را زده بودم. واقعا هم همین است. اداره کردن پرسپولیس از یک وزارتخانه سختتر است. ببینید پیرامون این باشگاه چه مشکلاتی وجود دارد. کدام وزارتخانه ۳۰ میلیون هوادار دارد؟
* در ۵۰ سالی که در پرسپولیس بودید مدیران زیادی را در این باشگاه دیدید. مدیرانی که برخی برای اسم و رسم پیدا کردن به این باشگاه آمدند و برخی دیگر دلسوزانه آمدند و کار کردند. کدام مدیران را میتوانید به عنوان دلسوزترین مدیر نام ببرید.
تمام ترانسفرها را از فوتبال ایران حمید عابدینی شروع کرد. او مدیر دلسوزی بود و آمده بود که برای پرسپولیس کار کند نه این که اسم به دست بیاورد. به نظر من او بهترین بود و کاربلد بود. در کنار او کار کردن راحت بود. برخی مدیران برای معروف شدن و پول به دست آوردن به پرسپولیس آمدند. شاید این حرفها آنها را ناراحت کند اما آنها به این خاطر به پرسپولیس آمدند که معروف شوند و کارهای ی انجام دهند. البته در این بین بودند کسانی که برای دلشان کار میکردند و موفق نشدند. البته من نمیتوانم نام آنها را به زبان بیاورم اما میدانم که بودند افرادی که میخواستند خدمت کنند اما نشد. آدمهایی بودند که واقعا برای پول در آوردن نیامده بودند. حبیب کاشانی هم از آن دسته مدیران بود که از شورای شهر آمده بود و مدیر کاربلدی بود.
* طی ۵۰ سال اخیر بهترین مربی پرسپولیس را چه کسی میدانید؟
علی پروین از بهترین مربیان ایرانی بود که هدایت پرسپولیس را بر عهده داشت و بعد از آن هم برانکو از بهترین مربیان خارجی پرسپولیس بود.
* به نظر شما مسائل و دانش فنی یک مربی که در پرسپولیس کار میکند چقدر در موفقیت او نقش دارد؟ آیا مدیریت هم میتواند به موفقیت مربی کمک کند؟
مدیریت خیلی مهم است و اگر الان میبینید برانکو موفق است به خاطر این است که هر دو را دارد. یعنی هم مدیریت و هم دانش فنی را دارد. علی پروین هم هر دو حسن را داشت. البته ما هم خیلی به مربیان کمک میکردیم و تلاش میکردیم تمام حاشیههای کنار زمین را جمع کنیم تا وقتی تیم به داخل زمین میرود بی حاشیه به کارش ادامه بدهد.
* حالا که بحث حاشیه شد، در موضوع محمد نصرتی و شیث رضایی خیلیها میگفتند که شما به عنوان سرپرست تیم مقصر هستید؟
کسی من را مقصر قلمداد نمیکرد چرا که در وسط زمین اتفاق رخ داده بود و ما در فرودگاه فهمیدیم که داستان از چه قرار است. دوربینها هم کاملا فیلمبرداری کرده بودند. من نمیتوانستم وسط زمین بروم و بگویم این کار را نکنید.
* جعفر کاشانی یکی از پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس همیشه میگوید پرسپولیس باشگاه نیست و باید باشگاه شود. به اعتقاد شما چرا تا به حال پرسپولیس یک باشگاه واقعی نشده است؟
واقعا پرسپولیس یک باشگاه نیست و یک تیم فوتبال است. البته سالهای قبل مدتی والیبال هم به مجموعه پرسپولیس اضافه شد اما الان فقط یک تیم فوتبال است.
* البته در سالهای دور، پرسپولیس سازمانی داشت و یک باشگاه بود.
اگر منظورتان ساختمان است که در قدیم ساختمان بولینگ عبدو متعلق به باشگاه پرسپولیس بود و ما تمریناتمان را آنجا انجام میدادیم اما آن موقع هم فقط یک تیم فوتبال بود. الان شرایط پرسپولیس نسبت به گذشته خیلی بهتر است. چند سال قبل ما هر روز در یک زمین تمرین میکردیم اما الان ورزشگاه شهید کاظمی متعلق به پرسپولیس است. در قدیم، بازیکنان را به تپههای داودیه میبردیم و بازیکنان در خودرو لباسهای خود را عوض میکردند و تمرینات بدنسازی را انجام میدادند. گاهی هم اجازه داشتیم در زمین شماره ۲ ورزشگاه آزادی تمرین کنیم یا گاهی به میدان آرژانتین میرفتیم و در زمینهای خاکی اطراف تمرین میکردیم. زمانی که اتوبان همت در حال تاسیس بود به کنار اتوبان میرفتیم و آنجا تمرین میکردیم. مدتی پرسپولیس زیر نظر بنیاد مستضعفان بود. آنها میتوانستند زمین خوب برای تمرین بسازند یا امکانات خوبی برای باشگاه فراهم کنند. آقای کاشانی هم حق دارد که بگوید پرسپولیس فقط یک تیم فوتبال است.
* چه اتفاقی رخ داد که پرسپولیس در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت؟
همانطور که گفتم ما در ساختمان بولینگ عبدو تمرین میکردیم و این ساختمان متعلق به پرسپولیس بود. پس از انقلاب، بنیاد مستضعفان ساختمانهایی که صاحبی نداشت را در اختیار میگرفت. یکی از این ساختمانها بولینگ عبدو بود که بنیاد آن را در اختیار گرفت.
* دلیل اینکه نام "پرسپولیس" را به "پیروزی" تغییر دادند چه بود؟
بعد از انقلاب، نام پرسپولیس را تغییر دادند و نام تاج را هم به استقلال عوض کردند. این اسم روی باشگاه ماند تا این که دوباره به پرسپولیس تغییر نام داد. دلیل این کار را هم باید از کسانی که این کار را کردند بپرسید. شاید نمیخواستند به نام پرسپولیس باشد. میگفتند پرسپولیس، تخت جمشید است و شاید به این مسائل ارتباط داشت. البته هیچ وقت هواداران، پرسپولیس را پیروزی صدا نکردند.
* به بحث مدیران برگردیم. شما درباره مدیران دلسوز باشگاه صحبت کردید اما اسمی از مدیرانی که برای معروف شدن و منافع شخصی خودشان به باشگاه آمدند نیاوردید. به نظر شما چه کسانی مدیر دلسوز نبودند؟ شاید یکی از کسانی که هواداران از عملکردش ناراحت بودند علی اکبر طاهری بود. نظر شما درباره این مدیران و شخص آقای طاهری چیست؟
آقای طاهری مدیر خوبی بود. شاید اشتباهاتی انجام داد اما خودش آدم منصف و خوبی بود. البته آقای ترکاشوند هم از نظر رفاقت واقعا انسان خوبی بود.
* عملکرد طاهری و ترکاشوند باعث محرومیت پرسپولیس از نقل و انتقالات شد. شما در جریان تصمیماتشان در موضوع مهدی طارمی بودید؟
ما از این مسائل اطلاعی نداشتیم و فقط اخبار را از طریق رسانهها پیگیری میکردیم. البته نمیدانم با برانکو در میان گذاشته بودند یا خیر؟ اما من در جریان نبودم.
* یکی دیگر از مدیرانی که دردسرهای زیادی از جمله پرونده مانوئل ژوزه را برای پرسپولیس ایجاد کرد محمد رویانیان بود. عملکرد او را چگونه ارزیابی میکنید؟
آقای رویانیان انسان خوش قلبی بود اما فوتبالی نبود. انگار من میرفتم و کار نظامی او را انجام میدادم. خب از عهده من خارج بود. او هم کار باشگاهداری و ورزشی را بلد نبود.
* تا به حال شده اتفاقاتی شما را آزرده خاطر کند اما به خاطر منافع باشگاه سکوت کنید و حرفی نزنید؟
ما خیلی سکوت کردیم! نمونه آن سکوت درباره دنیزلی بود. شاید امروز خیلیها فکر کنند که دنیزلی فوتبال را بلد بود و مربی با دانشی بود اما واقعا اینگونه نبود. اگر آن زمان تیم نتیجه میگرفت به خاطر غیرت بازیکنانمان بود.
* قبل از رویانیان آیا مدیری بود که عملکردش باعث لطمه خوردن پرسپولیس شود؟
بله از این مدیران داشتیم. مدیری بود که منشأ بیشتر بدهیهای پرسپولیس است. البته من دوست ندارم اسم این مدیر را به زبان بیاورم. او هم واقعا نتوانست آن طور که باید عمل کند.
* در مقطعی شما عضو هیات مدیره پرسپولیس بودید. چه اتفاقی افتاد که جدا شدید؟
فقط در یک جلسه هیات مدیره شرکت کردم. آن هم قبلش با من تماس گرفتند و گفتند، در جلسه هیات مدیره فلانی را به عنوان مدیرعامل انتخاب کنید. بعد من با علی پروین تماس گرفتم و گفتم که اینطور در جلسه هیات مدیره شرکت نمیکنم.
* شاید باشگاه طی این سالها با شما نامهربانی کرده اما قطعا جایگاه شما پیش هواداران محفوظ است و بیشتر هواداران پرسپولیس شما را شناسنامه این باشگاه میدانند. اگر بخواهید از نقاط عطف و حساس باشگاه برایشان صحبت کنید چه میگویید؟
اول از همه باید بگویم من هر چه دارم از هواداران است. نه فقط من بلکه هر فوتبالیستی هر چه دارد مدیون هواداران است. اگر غیر از این بگوید حرف دروغی زده است. بازیکن را تماشاگر تشویق کرده که بزرگ شده است و باید مدیون هواداران باشد. من واقعا مدیون هواداران هستم. هر جا مرا میبینند و هر کاری داشته باشم به من کمک میکنند. واقعا خوشحالم که این هواداران را دارم. متاسفانه برخی از این محبوبیت ناراحت میشوند. وقتی میدیدند که سرپرست تیم اینقدر پیش هواداران محبوب است ناراحت میشدند. عشق من این بود که کنار این تیم باشم و به این تیم خدمت کنم.
* شما از معدود مسئولانی بودید که علاوه بر مدیریت در تیم با بازیکنان هم رفاقت صمیمی داشتید. این دوستی و صمیمیت از کجا شکل گرفت؟
مهم همین دوستی و صمیمیت است. بازیکنان از من به عنوان بزرگتر حرفشنوی داشتند اما من با همه آنها دوست بودم. آنها هیچ وقت نمیخواستند من ناراحت شوم. همین الان هم وقتی من را میبینند میگویند جایت خالی است.
* آیا تا به حال شده در سفرها از جیب شخصی خودتان برای تیم هزینه کنید و بعدها برای دریافت آن پول از باشگاه مشکل داشته باشید.
بارها اتفاق افتاده از جیبم هزینه کنم. گاهی باشگاه هزینه هتل را واریز میکرد اما بعد از این که به هتل میرفتیم هزینه اتاق اضافه یا غذا به هزینههایمان اضافه میشد و من از جیبم میدادم تا بعدا باشگاه به من پرداخت کند.
* پس از ۵۰ سال از پرسپولیس جدا شدید بدون این که حتی مراسم خداحافظی برایتان گرفته شود یا از شما بپرسند اصلا دوست دارید از پرسپولیس بروید یا خیر؟
به من گفتند قرار است قائم مقام باشگاه بشوم. میخواستم در بخش مدیریت باشگاه کمک کنم اما من به خاطر مشکل کمرم به بیمارستان رفتم و بستری بودم و پس از آن هم دوران نقاهت را طی میکردم اما درباره این مساله که میگویید پس از ۵۰ سال به راحتی جدا شدم باید بگویم از اینگونه مسائل زیاد بر سرمان آوردند.
* اصلا چه اتفاقی رخ داد که افشین پیروانی به باشگاه پرسپولیس آمد و سرپرست شد؟
از بیرون باشگاه گفته بودند که پیروانی به عنوان سرپرست انتخاب شود و با من تماس گرفتند که دیگر به تمرین نروم. پس از آن هم من به بیمارستان رفتم و بستری شدم و تا امروز هم دوران نقاهت را طی میکنم. فعلا هم منتظرم که باشگاه با من تماس بگیرد.
* طی ۵۰ سالی که به پرسپولیس خدمت کردید چرا هیچ وقت فکر نکردید که در بخش مربیگری برای این باشگاه کار کنید و به نوعی به حیطه مربیان بپیوندید؟
* پس از ۵۰ سال از پرسپولیس جدا شدید بدون این که حتی مراسم خداحافظی برایتان گرفته شود یا از شما بپرسند اصلا دوست دارید از پرسپولیس بروید یا خیر؟
به من گفتند قرار است قائم مقام باشگاه بشوم. میخواستم در بخش مدیریت باشگاه کمک کنم اما من به خاطر مشکل کمرم به بیمارستان رفتم و بستری بودم و پس از آن هم دوران نقاهت را طی میکردم اما درباره این مساله که میگویید پس از ۵۰ سال به راحتی جدا شدم باید بگویم از اینگونه مسائل زیاد بر سرمان آوردند.
* اصلا چه اتفاقی رخ داد که افشین پیروانی به باشگاه پرسپولیس آمد و سرپرست شد؟
از بیرون باشگاه گفته بودند که پیروانی به عنوان سرپرست انتخاب شود و با من تماس گرفتند که دیگر به تمرین نروم. پس از آن هم من به بیمارستان رفتم و بستری شدم و تا امروز هم دوران نقاهت را طی میکنم. فعلا هم منتظرم که باشگاه با من تماس بگیرد.
* طی ۵۰ سالی که به پرسپولیس خدمت کردید چرا هیچ وقت فکر نکردید که در بخش مربیگری برای این باشگاه کار کنید و به نوعی به حیطه مربیان بپیوندید؟
* برانکو که اخلاق خوبی دارد چرا با کارلوس کیروش دچار مشکل شد؟
برانکو مربی خوبی است. حتما کیروش خوب نیست که بینشان اختلاف ایجاد میشود. متاسفانه میبینید در یک بازی به این مهمی مثل فینال آسیا مربی تیم ملی به ورزشگاه نمیآید که بازی را ببیند. پس معلوم میشود مردم ایران را در حدی نمیبیند که برایشان ارزش قائل شود. شاید بازیهای پرسپولیس برایش کوچک است. من فکر میکنم در اختلاف او و برانکو حق با برانکو است.
* در دیدار فینال لیگ قهرمانان آسیا سه دختر شما به ورزشگاه آمدند که حاشیههای زیادی ایجاد کرد. خیلیها انتقاد کردند از این که چرا دختران خوردبین باید گزینشی به ورزشگاه بروند؟
این که اجازه دادند بانوان به ورزشگاه بروند کار خوبی بود. به قول حشمت مهاجرانی اگر این کار گزینشی هم بود باز هم کار خوبی انجام دادند و شروع خوبی بود. به هر حال شاید سه نفر گزینشی بودند پس بقیه چگونه به ورزشگاه آمدند؟ سالها بود که میگفتند خانمها میتوانند به ورزشگاه بروند. من هم دخترانم را به ورزشگاه میبردم و مقابل درب ورزشگاه در خودرو مینشستیم تا اجازه صادر شود که هیچوقت چنین اتفاقی رخ نداد. بالاخره بعد از سالها این اجازه صادر شد که آنها به ورزشگاه بروند.
* پس از بازی آیا دخترانتان از جو ورزشگاه صحبت کردند؟
متاسفانه به خاطر حاشیهها آن قدر اذیت شدند که گفتند دیگر به ورزشگاه نمیروند. همه میگفتند آنها گزینشی هستند. من ۵۰ سال برای این تیم زحمت کشیدم. حالا حق ندارم سه دخترم را به ورزشگاه ببرم؟ دختران من گزینشی آمدند اما بقیه افراد چگونه به ورزشگاه آمدند؟
* اگر بخواهیم دوباره به عقب بازگردیم میخواهیم درباره بهترین بازیهایی که در خاطرتان است صحبت کنیم. کدام بازی برای پرسپولیس شیرینتر بود؟
در بازیهایی که خودم بازی میکردم، بازیهایی که به استقلال گل زدم همیشه در خاطرم است. یک بار شوت زدم و توپم زیر طاق دروازه استقلال رفت. این بازیها از خاطرات شیرین من است. یک بار به انزلی رفتیم و یک گل از حریف عقب بودیم. داور هم آقای زمانی بود که فوت کرده است. او خطای همایون بازی ماشین بهزادی را گرفت و به او کارت قرمز نشان داد. حالا تصور کنید تیم ۱۰ نفره است و یک گل هم از حریف عقبیم اما بازگشتیم و بازی را انجام دادیم و در نهایت ۳ بر یک حریف را شکست دادیم آن هم در شرایطی که ۱۰ نفره بودیم. آن بازی یکی از بهترین بازیهای من برای پرسپولیس بود.
* از قدیم چه اتفاقی رخ داده است که رقابت میان پرسپولیس و استقلال یا همان شاهین و تاج این قدر جذاب شد؟
تاج در آن زمان وابسته به دولت بود و به همین خاطر بیشتر مردم طرفدار تیم پرسپولیس شدند. تاج هم واقعا وابسته به دولت بود و آنها هم برای خود طرفدار پیدا کردند. البته تیمهای دارایی و شاهین تماشاگران خاص خودشان را داشتند و کمکم که زمان گذشت تاج و پرسپولیس رقیبان یکدیگر شدند.
* طی این سالها استقلالیها همیشه میگویند تیمشان دو بار در آسیا قهرمان شده است. به راستی چرا پرسپولیس نتوانست در آسیا قهرمان شود؟
شاید واقعا خوب نبودیم که قهرمان نشدیم. البته چند سال قبل در مسابقات حذفی آسیا برابر یک حریف ژاپنی قرار گرفتیم که در خانه حریف بازی مساوی شد اما در ورزشگاه آزادی جام را از دست دادیم.
* در قدیم میگفتند مثلا برخی داوران طرفدار یک تیم هستند و گاهی به نفع آن تیم سوت میزدند. از این خاطرات هم برای ما صحبت کنید.
هیچ وقت نمیشود بگویید که یک داور در زمین به نفع یک تیم سوت میزند. من همیشه احترام خاصی برای داوران قائل بودم و اگر هم اعتراضی کردم از روی قصد و عمد نبوده است. سعی کردم هیچ وقت به داور توهین نکنم.
* اگر بخواهید چند فوتبالیست را در تاریخ ایران نام ببرید و بگویید این افراد از بهترین نفرات فوتبال ایران هستند اسم چه کسانی را بر زبان میآورید؟
علی پروین را نسبت به همه در ارجحیت میدانم زیرا او را بهترین فوتبالیست زندگیام قبول دارم. آقای بهزادی هم الگوی من بود. ناصر حجازی هم از بهترینها بود. جوانتر از ما هم ناصر محمدخانی، حمید درخشان، کریم باقری، علی دایی و علی کریمی بودند.
* شما داربیهای زیادی را تجربه کردید. اگر بخواهید صراحتا صحبت کنید آیا تا به حال برای یک داربی به شما توصیه شده بود که مثلا بازی مساوی شود؟
پیش از بازیهای داربی همیشه سرپرستان تیم در یک جلسه شرکت میکردند. این سوال شما را یکی از مسئولان حراست یک بار از من پرسید. او از من پرسید آیا ما تا به حال به شما گفتهایم که فلان بازی را مساوی کنید یا پیروز نشوید؟ ما تا به حال چنین درخواستی را نداشتیم و هیچ کس چنین چیزی را به ما نگفته بود و در فوتبال اصلا چنین چیزی انجام شدنی نیست.
* یکی از مهمترین بازیهای تاریخ پرسپولیس همان ۶ بر صفر معروف است. از آن دیدار خاطرهای دارید؟
من و آقای کلانی سرباز بودیم و با تیم نیروی زمینی به شیراز رفته بودیم. از سوی باشگاه نامه نوشتند که ما برای داربی به تهران برویم. به ایشان اجازه دادند و رفت اما به من اجازه ندادند که به تهران بروم. من برای آن بازی نگران بودم چرا که تلویزیون بازی را پخش نمیکرد. فردای آن روز در خیابان قدم میزدم که دیدم یک نفر رادیو در دست دارد. از او پرسیدم شما خبر ندارید بازی چند چند شده است. گفت: فقط میدانم یک تیم شش گل به دیگری زده است. واقعا بعد از شنیدن این خبر نگران شدم. در نهایت بعد از چند روز حسین کلانی که به شیراز آمد به من گفت که نتیجه چه شده است.
* آقای فتحالله زاده مدعی بودند پرسپولیس در یک بازی هشت گل از استقلال خورده است، این بازی را در خاطر دارید؟
اگر من شناسنامه پرسپولیس هستم چنین بازیای در خاطرم نیست.
* شما دروان نقاهت را طی میکنید. چه اتفاقی رخ داد که به بیمارستان رفتید و عمل کردید؟
حدود ۲۰ سال قبل سیاتیکم را عمل کردم چون زمانی که فوتبال بازی میکردم درد کمر داشتم و گاهی آمپولی میزدم و شش ماه بدن درد کار میکردم. بعد از در دانشکده امتحان ژیمناستیک داشتم و در این امتحان با انجام حرکت وارو، کمرم محکم به زمین برخورد کرد. بعد از آن دکتر تشخیص داد چند روزی در بیمارستان بستری باشم و بعد از بهبودی مرخص شدم. شرایط خوبی داشتم تا اینکه هفت سال قبل به دلیل مشکل کمر دوباره عمل کردم. بعد از آن باز هم شرایطم بهتر شد تا این که برای دیدار برابر الهلال به ابوضبی رفته بودیم. آنجا سوار بر خودرویی بودم که ترکاشوند راننده بود. یکی به من گفت درب خودرو باز است و زمانی که درب را باز کردم که محکمتر ببندم، خودرو دور یک میدان پیچید و من از داخل خودرو به بیرون پرت شدم. بعد از چهار ماه متوجه شدم که صدمه دیدهام و باید دوباره عمل کنم. حدود چهار سال قبل هم قلبم را عمل کردم که الان شرایط بهتری دارد.
* زمانی که در بیمارستان بستری بودید خیلی از پیشکسوتان به ملاقات شما نیامدند. این موضوع شما را ناراحت نکرد؟
حتما کار داشتند که نتوانستند بیایند. ایرادی ندارد. برای هر کس که اتفاقی برایش رخ داده من همیشه سنگ تمام گذاشتم و به ملاقاتش رفتم اما حالا نمیدانم کجای پرسپولیس هستم!
* به اعتقاد شما کدام بازیکن طی این سالها به حقش در پرسپولیس نرسید؟
مجتبی محرمی و محسن آشوری از بهترینها بودند که به حق خودشان نرسیدند اما در این سالها بازیکنی مثل پیام صادقیان بود که من به او گفتم اگر حاشیهات را کم نکنی، از بین میروی که به حرفم گوش نکرد.
* پس از محرومیت پرسپولیس از نقل وانتقالات خیلیها میگفتند بازیکنان باید بمانند و در صورت پایان قرارداد هم نباید جدا شوند. نظرتان درباره جدایی برخی بازیکنان چیست؟
معلوم شد به پرسپولیس غیرت و تعصب ندارند و برای پیراهنشان بازی نکردند. وقتی برای پیراهن بازی نکنی و برای پول به میدان بروی، برایت مهم نخواهد بود چه اتفاقی برای پرسپولیس رخ می دهد اما با نبود این بازیکنان هم دیدید پرسپولیس موفق شد چون این تیم را خدا نگه میدارد.
* به نظر شما بازیکنانی که از پرسپولیس جدا شدند در شب دیدار فینال لیگ قهرمانان آسیا چه حسی داشتند؟
دوست داشتند پرسپولیس ببازد. میخواستند بگویند ما نیستیم اینها هیچ چیز نمیشوند اما دیدید که شدند.
دلیل باخت پرسپولیس بازی فوری قبل از فینال آسیا با سایپا بود.
پندار خمارلو در گفتوگو با سایت رسمی باشگاه پرسپولیس اظهار داشت: باشگاهها و تیمهای رقیب ما که متوجه شدهاند در زمین مسابقه حریف پرسپولیس نیستند با اظهارات غیر واقع و هدفمند و استفاده از رسانههایی که در اختیار دارند، تلاش میکنند حقایق را وارونه جلوه داده و علیه پرسپولیس جریان سازی کنند تا بعدها از آن بهرهبرداری کنند. اظهارات اخیر مدیر عامل تراکتورسازی نیز از این جنس بود. ضمن آنکه برای ما جای سوال دارد وقتی پرسپولیس و ماشین سازی به مصاف هم رفتهاند، ایشان روی کدام اصول اخلاقی و حرفهای درباره این بازی سخن گفتهاند و ضمن بیان مطالبی که دور از واقعیت است، سعی در تهییج افکار عمومی علیه پرسپولیس در سراسر کشور و به ویژه در شهر تبریز داشتهاند؟ البته آقای اسدی به این موضوع اکتفا نکرده و حتی مسائلی را مطرح کردهاند که پیامدهای آن میتواند به خارج از فضای فوتبال کشیده شود که مرجع رسیدگی به این موارد، جای دیگری است، به ویژه که ملاحظه میکنیم گزارش بازی هم شائبه برانگیز بود. اشتباهات داوری برگردد، همین حالا صدرنشین هستیم.
وی ادامه داد: جدای از این مباحث، اظهاراتی که صورت میگیرد، واقعا عجیب و بحث برانگیز است. برای ما جای سوال دارد که تیم های دیگر چه بهایی بابت محرومیت پرسپولیس دادهاند که در مصاحبه مدیر عامل تراکتورسازی، آن گونه عنوان کردهاند. چه لطفی به پرسپولیس شده است که ما خود از آن بیخبریم؟ تا آنجا که ما به یاد داریم از هر طرف که نگاه میکنیم، تیری به سمت و سوی پرسپولیس رها میشود تا شاید این تیم را از پا بیندازند. سرفصل این موارد هم اشتباهات داوری به ضرر پرسپولیس است. در این ارتباط همگان را به صحبتهای آقای برانکو ایوانکوویچ ارجاع میدهیم که این اشتباهات، کجا به سود ما تمام شده است؟ باشگاه پرسپولیس رسما پیشنهاد میدهد که یک تیم کارشناسی داوری مورد وثوق تشکیل شود تا تمام اشتباهات داوری را بررسی کنند و این اشتباهات را برگردانند. یک جدول هم درست شود تا ضرر و زیان تیمها بررسی شود. هر باشگاهی که مدعی است، بیاید و ادعای خود را ثابت کند، حرف باید پشتوانه داشته باشد، همینطور نمیشود که هر چه میخواهند بگویند.
مدیر روابط عمومی باشگاه پرسپولیس تاکید کرد: ما چون تا به امروز براساس برخی ملاحظات سکوت کردهایم، بعضی عادت کردهاند ادعاهایی را مطرح کنند که فرسنگها از حقیقت دور است. ما آمادهایم همه اشتباهات داوری برگردد و امتیازها در جدول لحاظ شود تا آن وقت ببنیم، همین پرسپولیس محروم از جذب بازیکن با یک لشکر مصدوم، صدرنشین رقابتهای لیگ این فصل خواهد بود یا نه؟ اجحافهایی که در حق ما صورت گرفته، یکی، دو تا نیست. اگر سالهای قبل را هم بررسی کنند، چند قهرمانی و کلی رکوردهای جدید به افتخارات پرسپولیس، اضافه خواهد شد. در همین فصل اشتباهات داوری به ضرر ما کم نبوده است. در همین بازی با ماشین سازی گل درست پرسپولیس، آفساید اعلام شد. در بازی با تراکتورسازی گل آنها آفساید بود که هواداران پرسپولیس به صورت علمی و با مشخص کردن اشکال کار کارشناسی تلویزیون، آن را ثابت کردند و تازه پرسپولیس باید مدعی باشد که صدا و سیما، هم در گزارش بازی با ماشین سازی و هم در پرمخاطبترین برنامه خود، حق باشگاه پرسپولیس را به سود حریفان ما تضییع کرد و مظلوم واقع شدهایم. پرسپولیس تاوان تیمهای دیگر را میدهد نه آنها تاوان پرسپولیس را.
خمارلو در ادامه به اشتباهات داوری اشاره کرد و خاطرنشان کرد: در بازی با سایپا، گلی که دریافت کردیم آفساید بود ولی صحیح اعلام شد. در بازی با استقلال که به گواه اکثر کارشناسان یک پنالتی مسلم برای ما اعلام نشد و یکی، دو صحنه دیگر هم مشکوک بود. در بازی با نفت آبادان روی علی علیپور بنابر اعلام اکثریت کارشناسان، خطای پنالتی اتفاق افتاد که اعلام نشد. در بازی با نفت مسجد سلیمان طبق فیلمی که موجود است، روی انصاری خطای پنالتی اتفاق افتاده بود که داور اعلام نکرد و در بازی با استقلال خوزستان هم داور با بازیکنان حریف بسیار مدارا کرد و باید چندین بار از کارتهای خود استفاده میکرد که نکرد. الان یک نفر بگوید در کجای رقابتهای این فصل به ما لطف شده است؟ آیا این دیگر تیمها هستند تاوان محرومیت ما را میدهند یا پرسپولیس باید طبق معمول، تاوان دیگران را بدهد. برای توجیه عملکرد خودشان، خلاف واقعیت را میگویند.
مدیر روابط عمومی باشگاه پرسپولیس همچنین عنوان کرد: مسئله این است که مدیران و گاه مربیان تیمهای حریف برای توجیه عملکرد خود نزد هوادارانشان، فرافکنی میکنند و حقایق را وارونه جلوه میدهند و حرف خود را آنقدر تکرار میکنند تا در ذهن بعضی و حداقل نزد هواداران آن تیمها به عنوان یک واقعیت پذیرفته شود. این برخورد جوانمردانه و شرافتمندانه نیست و اثرات بد و ماندگاری هم به تماشاگران فوتبال میگذارد که تبعات آنها را در جریان بازیها و روی سکوها میبینیم. ضرر پرسپولیس از اشتباهات داوری فقط به فوتبال ایران هم مربوط نمیشود. در رقابتهای لیگ قهرمانان باشگاههای آسیا هم دچارش بودیم. سر پرسپولیس همه جا شکسته است، اما سر شکسته نیست گرفتاری این است که ما هر جا میرویم با همین شرایط روبرو هستیم. سر پرسپولیس را همه جا میشکنند، هر چند به یاری خدا هیچگاه سر شکسته نبودهایم. در فینال لیگ قهرمانان و در بازی رفت، داور از شرق آسیا بود به ضرر ما سوت زد. به تهران آمدیم و داور از غرب آسیا بود، باز هم به ضرر ما سوت زد!!! از کدام لطف سخن می گویند، در حالی که حتی یک بازی ما در لیگ برتر برای لیگ قهرمانان حذف نشد.
وی یادآور شد: قبل از بازی رفت فینال با سایپا بازی کردیم که اگر این بازی نبود و زمان بیشتری داشتیم، چه بسا در ژاپن دو گل نمیخوردیم و الان قهرمان آسیا بودیم. مجبورمان کردند در روز فیفا هم بازی کنیم آیا به ما لطف میکنند که باید در روزهای فیفا هم بدون ملی پوشان بازی کنیم در حالی که فیفا، همه کشورها را از این کار منع کرده است؟ آیا این تاوان نیست که پرسپولیس به خاطر لیگ و دیگر باشگاهها میدهد؟ هوای ما را که ندارند هیچ، بلکه بعضا بر علیه ما موضع نیز میگیرند. فهرست بلند بالایی از اقدامات علیه پرسپولیس وجود دارد واقعیت این است که در پایتخت هم هوای بعضی تیمهای شهرستانی را دارند اما کسی هوای پرسپولیس را ندارد و عدالت و برابری برقرار نیست. پرسپولیس فقط هواداران و دوستداران و غیرت و شرافت خودش را دارد. به طور مرتب به ما میگویند سکوت کنید و بسیاری اوقات، خیلی از حرفها را نزدهایم که فضای فوتبال آرام بماند ولی هیچکس به دیگران نمیگوید حداقل علیه ما ادعاهای غیرواقعی نکنند. بیشتر از این نمیتوانیم ساکت بمانیم برای اینکه حق تیم و هواداران است و این مطالبه وجود دارد. به مرده و زنده پرسپولیس فحاشی کردند.
خمارلو درباره سفر به تبریز تصریح کرد: انصافا باید بگویم وقتی وارد شهر تبریز شدیم اقدامهای صورت گرفته به ویژه از سوی نیروی انتظامی قابل تقدیر بود و مساله حاشیهای نداشتیم ولی با وجود صحبتهایی که در برنامه 90 برای بازی با ماشین سازی شد، ببینید با ما در ورزشگاه چه کردند؟ از لحظهای که وارد ورزشگاه شدیم، فحاشی صورت گرفت. به مرده و زنده پرسپولیس فحش میدادند، اما یک نفر از مسئولان و کادر تیم حریف و میزبان نبود که حداقل برای نمایش هم که شده از آنها بخواهد که این کار را انجام ندهند. فیلم تمام این اتفاقات موجود است و حالا که بحث کمیته انضباطی شد، حتما اینها را تحویل میدهیم. ما که از اقدام بازیکن خودمان در زدن توپ به فنس حمایت نکردهایم و حتی سید جلال حسینی این موضوع را نقد کرد ولی آن هجمه از هتاکی و فحاشی چرا با هیچ واکنشی حداقل در حد درخواست از آنها همراه نبود. هنوز حرفهایمان را نزدهایم.
مدیر روابط عمومی باشگاه پرسپولیس در پایان گفت: با وجود تمام این حرفهایی که در این چند روز زده شده واقعا هنوز هیچ نگفتهایم. مسائل زیادی برای بازگو کردن وجود دارد و اگر مانع نشوند، از این پس برابر هر حرفی بازی فوتبال ، دهها سخن داریم. البته باز برای ما سوال است که چرا وقتی ما با ماشین سازی بازی داریم، مدیر عامل یک باشگاه دیگر صحبت میکند و یک شهر و استان را تحریک میکند. وقتی مالکیت دو باشگاه یکی باشد، همین هم میشود. عجیب است که به این موضوع چندان پرداخته نمیشود و آنگاه مطالب غیر واقع علیه پرسپولیس مطرح میشود. موضوع به این مهمی چرا آن طور که باید مورد حساسیت نیست. این موضوع قابل مقایسه با شرایط پرسپولیس و استقلال هم نیست. این دو تیم سالهاست دولتی هستند. رقابت بین ما و استقلال به قدری قدیمی و عمیق است که اصلا نمیشود تصور کرد بین دو باشگاه اتفاقی بیفتد اما آیا بین تراکتورسازی و ماشین سازی هم اینطور است؟ بازی ما برابر ماشین سازی و اتفاقاتی که در ورزشگاه و در گزارش صدا و سیما رقم زده شد، نشانههای خوبی به همگان میدهد تا قضاوت بهتری داشته باشند.
نوآوران آنلاین- با مربی جدید سابق استقلال درخصوص شرایط و همچنین دستیار شدن در جمع آبیها همکلام شدیم.
شرایطت چطور است؟
خدا را شکر شرایطم نسبت به دو ماه گذشته خیلی بهتر است. واقعا جا دارد از زحمات دکتر نوروزی و مسوولان استقلال تشکر کنم که در این مدت خیلی هوای مرا داشتند. بالاخره تلاش میکنم هرچه زودتر شرایطم بهتر شود. خیلی دوست دارم دوباره بتوانم سلامتیام را به دست بیاورم. البته این را هم میدانم که کمی سخت است که بخواهم زودتر این اتفاق برایم بیفتد ولی بالاخره من هم یک روز دوباره شرایط خوب گذشتهام را پیدا خواهم کرد.
فکر میکنی از چه زمانی بتوانی راه رفتن را شروع کنی؟
البته الان کمی راه رفتن را شروع کردهام اما فاصله کم را میتوانم راه بروم. انشاءا هرچه زودتر بتوانم روی پای خودم بایستم و راه بروم.
رفتنت از ایران برای استقلال خوشیمن بود.
خیلی خوشحالم که استقلال توانست مقابل نفت آبادان با 3 گل به پیروزی برسد البته میتوانست گلهای بیشتری را هم به ثمر برساند اما همین برای شروع خوب بود و باید تلاش کنیم که همین روند را ادامه دهیم. البته بابت نفت هم خیلی ناراحت شدم چون آنها تیم بسیار خوبی هستند. امیدوارم در آینده بتوانند نتایج بهتری کسب کنند.
بازیکنان استقلال پیش از بازی عکس تو را روی پیراهن خود زده بودند؟
این برای چندمین بار است که استقلالیها مرا سورپرایز کردند. خیلی برایم جالب بود که استقلالیها چنین کاری را انجام دادند. امیدوارم فقط یک روز بتوانم این همه لطف را جبران کنم.
بلاخره بعد از چند ماه به ک سفر میکنی؟
خیلی لذت بخش است که میتوانم پدر و مادرم را بعد از مدتها ببینم. بعد از آسیبدیدگی که برایم به وجود آمد، آنها خیلی نگرانم بودند و الان بالاخره میتوانم دوباره آنها را ببینم.
اما میدانی که هواداران استقلال خیلی به تو عادت کردهاند؟
این رابطه قطعا دوطرفه است و دل من هم برای هواداران استقلال تنگ میشود. من 7 سال ایران زندگی کردهام و با اخلاق ایرانی آشنا هستم. قول میدهم خیلی زود خوب شوم و دوباره به ایران بازگردم.
مسوولان استقلال هم با تو به عنوان مربی قرارداد بستند. چه نظری در این باره داری؟
همین نشان میدهد که آنها هنوز مرا فراموش نکردهاند. مسوولانی که استقلال دارد، باید قدر آنها را بدانیم. آنها حتی برای بدرقه من به فرودگاه آمدهاند. خیلی دوست دارم باز هم کنار هواداران استقلال باشم و وقتی مسوولان این تیم به من پیشنهاد مربیگری دادند، آن را قبول کردم.
وقتی داشتی از ایران میرفتی فکر نمیکنی اضافه بار داشتی (با خنده)؟
وقتی همسرم چمدانهایی که ما قرار بود با خودمان به برزیل ببریم در صفحه مجازی منتشر کرد، خیلیها کامنت گذاشتند و از این مساله ابراز تعجب کردند. فکر میکنم خیلی اضافه بار بخوریم. البته خیلی از این چمدانها خاطراتی است که در این سالها از ایران دارم. خیلی از آنها هدیههایی است که ایرانیها در مدت حضورم در این کشور به من داده بودند.
فکر میکنی استقلال در پایان نیمفصل چه رتبهای را کسب کند؟
استقلال دو بازی سخت را تا پایان نیمفصل در پیش دارد که اگر بتواند در آنها به پیروزی برسد میتواند تا رتبه سوم در جدول پیش بیاید. کلید موفقیت استقلال بازی با پدیده است که به نظر من استقلالیها توانایی شکست دادن این تیم را دارند.
اسفند جهنمی در انتظار برانکو و شفر جدید
با اعلام برنامه نیم فصل دوم رقابت های لیگ برتر از سوی سازمان لیگ مشخص شد پرسپولیس و استقلال اسفندماهی سخت و پرفشار را سپری خواهند کرد.
پاسخ عجیب باشگاه استقلال به نامه جباری (عکس) جدید
باشگاه استقلال به نامه شکایت مجتبی جباری پاسخ عجیبی داده است.
به گزارش "ورزش سه"، مجتبی جباری چند وقت پیش نامه ای به کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال زد و در آن وضعیت خود را به این کمیته شرح داد. او در این نامه برای کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال شرح داد که باشگاه استقلال ماه ها است به او اجازه حضور در تمرینات را نمی دهد و البته باشگاه هیچ اقدامی برای روشن کردن تکلیف او انجام نمی دهد.
به نظر می رسد با کسب پیروزی های 0-1، ایران تبدیل به بهترین تیم آسیا شده و در حال ایجاد تعاریف جدیدی در این قاره می باشد.
به گزارش "ورزش سه"، پیروزی برابر چین و مارچلو لیپی باعث شد تا ایران با اختلاف 4 امتیازی همچنان در صدر گروه اول مسابقات مقدماتی جام جهانی در قاره آسیا قرار بگیرد و کسب پیروزی برابر ازبکستان در بازی 12 ژوئن تضمین کننده صعود به جام جهانی خواهد بود.
اما نه تنها با زدن تنها 6 گل در 7 بازی، ایران به عنوان اولین صعود کننده احتمالی به روسیه نام خود را مطرح کرده است، بلکه این اتفاق در حالی رخ می دهد که 2 بازی تا پایان مرحله مقدماتی نیز باقی مانده است.
اما ایران اینگونه در مسیر روسیه است. تیمی که 630 دقیقه است که دروازه خود را بسته نگاه داشته (در صورت احتساب مرحله قبل این رقم به 928 دقیقه می رسد) و 4 پیروزی 0-1 را در کارنامه ثبت کرده است.
پس با این تفاسیر می توان یوزپلنگ ها را نسخه آسیایی تیم سرسخت آرسنال در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 فوتبال جزیره دانست که موفقیت های زیادی را نیز کسب کرد.
اما ایران علیرغم داشتن لیستی از بهترین مهاجمان آسیا، موقعیت های فراوانی را از دست می دهد و این اتفاق را شاید می توان تنها نقطه ضعف آنها دانست.
اما علیرغم از دست دادن موقیت های زیاد، ایران طی 4 سال اخیر در رده بندی فیفا در بالاترین رتبه قرار داشته و به راستی آنها بهترین تیم آسیا هستند.
عامل دیگر را باید حضور کارلوس کی روش روی نیمکت دانست. او که از سال 2011 هدایت این تیم را بر عهده گرفت، تا به حال به علت بروز مشکلات بارها فدراسیون فوتبال ایران را تهدید به استعفا کرده اما در نهایت مسائل بین طرفین حل و فصل شده است.
دلایل حل این اختلافات، نیاز متقابل طرفین به یکدیگر است. فدراسیون فوتبال ایران می داند که بخش مهمی از موفقیت های سالهای اخیر به علت حضور کی روش بوده اما در برخی اوقات کنار آمدن با او کار آسانی نبوده زیرا به نظر افرادی در داخل و بدنه وزارت ورزش موافق حضور او نیستند.
اما با وجود چنین نتایج مستمر و عملکرد های حرفه ای، کی روش و فدراسیون دوباره و دوباره با یکدیگر دست همکاری می دهند تا پرواز ایران به سمت روسیه حرکت کند.
اگرچه سرمربی سابق رئال مادرید بارها و در انظار عمومی از رفتار فدراسیون گله و شکایت کرده است اما به نظر می رسد او هنوز عاشق ایران، هواداران و تیمی که بنای آن به دست خودش طراحی شده می باشد.
در اوایل سال جاری و به علت عدم حمایت فدراسیون از او در کشمکش با برانکو ایوانکوویچ، سرمربی یکی از تیم های بزرگ پایتخت، کی روش تصمیم به جدایی گرفته بود و در آستانه رقم خوردن دومین صعود متوالی ایران به جام جهانی برای اولین بار در تاریخ، او هیچگاه این قدر به جدایی نزدیک نشده بود.
بازیکنان تیم ملی ایران نیز به خوبی می دانند که با حضور کی روش، حضور در روسیه تضمین شده است و به همین دلیل همیشه به دنبال اجرای فرامین او هستند.
ستارگانی مانند سردار و قوچان نژاد حسادت بسیاری از رقبای آسیایی را بر انگیخته اند و در مرحله بعد بازیکنانی مانند جهانبخش و طارمی در این تیم به میدان می روند.
در این میان نام بازیکنی مانند طارمی کمتر از دیگران مطرح شده و به همین دلیل حرف و حدیث هایی در مورد نظر مثبت کی روش در مورد او وجود دارد. اما این ستاره 24 ساله پرسپولیس عملکرد بسیار خوبی در هنگام بازی بدون توپ دارد و در امر گنی نیز با به ثمر رساندن 7 گل در مرحله مقدماتی جام جهانی نمایشی عالی ارائه داده است.
طامی را می توان مثال بسیار خوبی از گروه سختکوش و با استعدادی دانست که توسط کی روش رهبری می شود. اما همین عوامل نه تنها ایران را تبدیل به قدرت اول آسیا کرده، بلکه آنها از جمله تیم هایی لقب گرفته اند که در روسیه نیز امید زیادی به درخشش آنها وجود دارد.
اما اوضاع در مورد استرالیا، کره جنوبی و ژاپن متفاوت است و آنها هنوز راه درازی برای قطعی شدن صعود به روسیه در پیش رو دارند.
پس اگر شاگردان کی روش با همین بازی جراحی پیروزی های 0-1 قادر به راهیابی به روسیه بودند، نباید انتقادی به آنها وارد شود. به نظر می رسد ایران در حال تعریف استانداردهای جدیدی در فوتبال آت و دیگر رقبا نیز باید خود را با شرایط جدید تطبیق دهند.
فیفا سهمیه پیشنهادی برای جام جهانی 48 تیمی در سال 2026 را اعلام کرد و براساس آن، 8 سهمیه برای آسیا در نظر گرفته شده است.
به گزارش "ورزش سه"، برگزاری جام جهانی با 48 تیم یکی از وعده های انتخاباتی جانی اینفانتینو، رئیس جدید فیفا، بود که او با جدیت آن را دنبال می کند.
بعد از اینکه برگزاری جام جهانی با 48 تیم با موافقت مجمع فیفا قرار گرفت، اکنون سهمیه های پیشنهادی برای قاره های مختلف اعلام شد و براین اساس ، بازی جراحی قلب آسیا 8 ، آفریقا 9، آمریکای جنوبی 6، آمریکای شمالی 6 و اقیانوسیه یک سهمیه خواهد شد. 16 سهمیه هم به اروپا تعلق خواهد گرفت.
همچنین از همه قاره ها به جز اروپا، بازی جراحی مغز یک تیم به همراه کشور میزبان جام جهانی در یک تورنمنت کوچک 6 تیمی شرکت خواهند کرد و از این بین دو تیم به جام جهانی راه پیدا می کنند.
این سهمیه بندی امروز در جلسه بین اینفانتینو و روسای 6 کنفدراسیون در زوریخ در نظر گرفته شد و قرار است روز 9 می (19 اردیبهشت) مجمع فیفا که در بحرین تشکیل می شود، در مورد نهایی شدن این سهمیه بندی، تصمیم گیری شود.
درباره این سایت